نوشته شده توسط : ۩۞۩ رامسینا ۩۞۩

کودکی با پای برهنه بر روی برفها ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد زنی در حال عبور او را دید، او را به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش خرید و گفت: مواظب خودت باش
کودک پرسید: ببخشید خانم شما خدا هستید؟
زن لبخند زد و پاسخ داد: نه من فقط یکی از بنده های خدا هستم.
کودک گفت: می دانستم با او نسبتی داری



:: برچسب‌ها: خدا , خانم , لباس , کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 722
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 11 دی 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد